کد مطلب:137395 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:257

فاطمه بنت اسد (جده پدری)
پدر فاطمه (مادر امیرالمؤمنین علیه السلام) اسد نام داشت كه او نیز برادر عبدالمطلب یعنی جد پیامبر صلی الله علیه و اله بوده است.

فاطمه اولین زن هاشمی بود كه با مردی هاشمی ازدواج كرد، شوهرش ابوطالب، همسری غیر از او اختیار نكرد و ثمره ی این ازدواج چهار پسر و یك دختر بود، به نامهای: طالب، [1] عقیل، جفعر، و علی علیه السلام؛ و هر یك از این فرزندان به ترتیب ده سال با دیگری فاصله


داشت، و تنها دخترشان «فاخته» نام داشت ملقب به «ام هانی».

هنگامی كه ابوطالب (بعد از مرگ پدر و جد رسول خدا) سرپرستی او را به عهده گرفت، فاطمه او را به منزله ی عضوی از اعضای بدن خود دانسته و همیشه ملازم و مراقبش بود. لحظه ای او را از یاد و نظر خود دور نمی كرد؛ چون حضرت بیرون می رفت مدام به فكر او بود، و همین كه بر می گشت كارهای خود را كنار گذاشته و به او رسیدگی می كرد، به آن حضرت غذا داده و وی را می شست و تمیزش می كرد، لباس بر تنش كرده، بدن و موهای او را روغن مالی و شانه می نمود، او را معطر كرده و نیازهای او را برطرف می نمود. هنگامی كه شب فرامی رسید رختخواب حضرت را آماده می كرد. خلاصه لحظه ای از او غافل نبود، و شب و روز در خدمتش بود، و بدین خاطر رسول خدا صلی الله علیه و اله او را «مادر» نامید.

وقتی فاطمه بنت اسد وفات كرد (علی علیه السلام آن حضرت را مطلع كرد، و ایشان با شنیدن خبر مرگ فاطمه بسیار گریست) و با لباس خود او را كفن كرد، سپس دستور داد تا قبرش را آماده كنند، پس در قبر او خوابید و برخاست، سپس فاطمه را در قبر گذاشت و حضرت با دست خود سنگ لحد روی قبرش گذاشت و فرمود: «خدایا! مادرم فاطمه بنت اسد را بیامرز و امام و حجتش را بر او تلقین نما، و قبرش را وسیع گردان». اصحاب عرض كردند: یا رسول الله! شما برای فاطمه كاری كردید كه قبل از او با هیچ كس دیگر نكردید؟ حضرت فرمود: «لباسم را به او پوشاندم تا از لباس های بهشتی پوشیده شود، و در قبرش خوابیدم تا خداوند قبرش را وسعت داده و از فشار قبر او را در امان


دارد؛ زیرا او بعد از ابوطالب بهترین خلق خداوند نزد من بود». [2] .

رسول خدا صلی الله علیه و اله این اعمال را برای فاطمه انجام داد تا بدین وسیله از نیكی ها و خوبی های آن بانوی مكرمه تشكر نموده و به حسن اخلاق و زیبایی های او اعتراف كند. اما با این همه احسان فاطمه را از احسان عمویش ابوطالب كمتر می شمارد؛ زیرا فاطمه بیشتر به خود پیغمبر صلی الله علیه و آله احسان و خدمت می كرد، ولی عمویش ابوطالب نه تنها به پیغمبر صلی الله علیه و آله بلكه به اسلام و مسلمین احسان فراوانی كرد، و اگر حمایت ابوطالب و شمشیر پسرش علی علیه السلام نبود، هرگز اسلام قائم و پابرجا نمی شد و سایه اسلام بر سر هیچ انسانی نمی افتاد. و از همه عجیب تر این كه پیامبر صلی الله علیه و آله حقوقی را برای عمویش مطرح كرد، كه حقوق مادران بر فرزندانشان را پایین تر از آن قرار داده است. پس آن كه ادعای مسلمانی كرده و می گوید، ابوطالب در شعله هایی از آتش قرار دارد، در واقع قصد افترا و بهتان به علی علیه السلام داشته و می خواهد بدین وسیله در خلافت آن حضرت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله خلل وارد كند.

خلاصه، بر هر انسان منصفی واجب است این حقیقت را درباره ی ابوطالب پذیرفته و برای منكران اسلام ابوطالب بخواند یا به گوش آنها برساند. بر هر انسان منصف و مسلمانی است كه خود را جای یك انسان تیزبین كه دورترین اسباب و موانع را می بیند قرار دهد، نه در جایگاه یك جاهل مقلدی كه فقط ظاهر را می فهمد و به هر چه چاپ


می شود اطمینان می كند.


[1] طالب، پسر بزرگ ابوطالب بود كه ذريه اي نداشت، و نام ابوطالب «عمران» يا «عبد مناف» بود كه بخاطر طالب او را مكني به «ابوطالب» نمودند. (مترجم).

[2] استيعاب قرطبي، ج 4، ص 368.